با این کارنامه افتضاح کلاس دیپلماسی هم میگذارید؟!
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۸۷۲۹۴
فارسپلاس؛ دیگر رسانهها - کیهان نوشت: این روزنامه در یادداشتی نوشته است: «آمدوشد با کشورهای جهان، امری پذیرفته شده در عرف دیپلماتیک است. لکن این سفرها زمانی دلچسب و مفید است که هدفمند و متضمن منافعملی باشد، نه اینکه از روی ناچاری و بهروایتی احساسی و صرفاً در شکلوشمایل نمایشی و تشریفاتی انجام شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کشورها معمولاً یا بازیگرند یا غیربازیگر. البته دراینمیان نیز برخی تحت عناوینی خودساخته در لاک توهم و خیالپردازی رفته و نرمها و دنیایی در مراودات بهزعم خود ابداع کردهاند که جز خسران و انزوا نتیجهای دربر ندارد. تجربه نشانداده است که در گوشه انزوا و بهدور از ارکستر جهانی، تکنوازی خود را سر دادن، عایدی نصیب کشورها نمیکند.
سفرهای دیپلماتیک بهویژه سفر سران به دیگر کشورها باید متناسب با وزن و جایگاه روابط دو کشور باشد و نتیجه ملموس این سفرها به سمع و نظر مردم رسانده شود. صرف تنظیم چند سند و برگزاری چند مراسم و ردوبدل شدن چند واژه یا گفتمان غیرواقعی، گرچه ممکن است خوراک تبلیغاتی برای مصرف داخلی فراهم کند ولی از دید صاحبنظران و کسانی که دستی بر آتش روابط بینالملل و دیپلماسی دارند، حنایی بیرنگ و نمایشی فاقد رنگوبو است.
کشور پهناور ایران با پشتوانه تاریخ بینظیر خود بهعلاوه موقعیت ویژه جغرافیایی، سرمایههای مادی، معنوی و انسانی، استحقاق و لیاقت و شایستگی میهمانی یا میزبانی قدرتهای منطقهای و جهانی که در زمره بازیگران سیاسی، اقتصادی، صنعتی، تکنولوژیکی و... هستند را دارد، نه اینکه از این همه کشورهای مقتدر منطقهای بریده و تنها به دامن کشورهای ورشکسته و عقبمانده جهان ازجمله ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه، کنیا، زیمبابوه، اوگاندا و... پناه ببریم.
این امر نشان از انزوا، سیکل معیوب و درنهایت ظلم به کشور باعظمتی مثل ایران است. نگاهی به برخی شاخصههای کشورهایی که اخیراً میزبان سیدابراهیمرئیسی بودند این واقعیت تلخ را بهاثبات میرساند و کام هر ایرانی را تلخ میکند.
اوگاندا کشوری است با حدود ۴۶میلیون جمعیت با مجموع تجارت خارجی حدود ۱۲میلیارد دلار که ۴میلیارد دلار آن را صادرات و ۸ میلیارد دلار را واردات تشکیل میدهد. درباره جایگاه بینالمللی اوگاندا همین بس که تنها ۲۲سفارت در کشورهای جهان دارد و میزبان ۴۱ سفارت خارجی از حدود ۲۰۰کشور جهان است. کنیا کشوری است با جمعیت ۵۳ میلیون نفر و تجارت خارجی حدود ۲۱میلیارد دلار که حدود ۱۵میلیارد دلار
آن را واردات و ۶میلیارد دلار آن را صادرات تشکیل میدهد. کنیا دارای
۵۶ سفارت در کشورهای جهان و میزبان ۹۳سفارت خارجی است.
زیمبابوه نیز کشوری است با جمعیت ۱۶میلیونی که حدود ۱۳میلیارد تجارت خارجی دارد که ۶میلیارد دلار صادرات و حدود ۷میلیارد دلار واردات است. در پایتخت زیمبابوه ۴۲سفارت خارجی حضور دارند و این کشور نیز ۵۱ سفارت در جهان دارد.
در خبرها از میزان حجم یکمیلیوندلاری صادرات ایران به زیمبابوه گزارش شده است. درحالیکه مطمئناً هزینه سفر ابراهیم رئیسی بیش از این میزان است. به نظر میرسد دستاورد فنی و تکنولوژیک این سفر حتی از سفر ناصرالدینشاه به فرنگ کمتر باشد.
بزرگترین خدمت به ایران در عرصه بینالمللی، بازگرداندن جایگاه واقعی ایران و برقراری رابطه متوازن با تمام کشورها و اجتناب از فرو افتادن در دام کشورهای معدود چون چین و روسیه و باز کردن دستوپای روابط از قید کشورهای عقبافتاده، منزوی و ضعیف جهان و درنهایت حرکت بهسوی اعتلای ایران، متناسب با جایگاه واقعی آن است».
درباره این نوشته پر غلط، نکات متعددی شایان تذکر است که به چند مورد اشاره میشود. نخست این که برخلاف ماموریت غربگرایان برای ترویج نگاه تحقیرآمیز به جهان غیر غرب، خود دولتهای غربی به کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین و آسیایی به عنوان کشورهای پر از فرصت اقتصادی - چه در تامین نیازهای راهبردی خود و چه در زمینه صادرات و نفوذ سیاسی و فرهنگی و امنیتی- نگاه میکنند.
غربگرایان از یکطرف روابط با کشورهای معمولی انباشته از فرصتهای اقتصادی را مسخره میکنند و از طرف دیگر تعامل با کشورهایی مثل چین را زیر سؤال میبرند و حال آنکه در این مورد نیز بالاترین تجارت با چین را در دنیا همین کشورهای اروپایی و آمریکا دارند. به بیان دیگر غربگرایان همانگونه که در هشت سال دولت خود نشان دادند، دنیا را در چهار کشور و دیپلماسی را در حد التماس و انفعال میشناسند و دیپلماسی را باجدهی و گدایی متقابل تصور میکنند.
در همین سفر آقای رئیسی، صادرات محصولات پتروشیمی، تاسیس پالایشگاه فراسرزمینی، کشت فراسرزمینی، صادرات فنی و... پیشبینی شده و از جمله بناست بخشی از نیازهای ایران برای تامین کالاهای اساسی بدون پرداخت دلاری تامین شود که ضربه بزرگی به تحریمها و مدیریت درست منابع ارزی برای مصارف ضروری دیگر است.
ضمنا تجارت با آفریقا هم نه یکی دو میلیون بلکه به بالای یک میلیارد دلار رسیده و البته دولت بنا دارد این حجم تجاری را به ده برابر افزایش دهد. در موضوع آمریکای لاتین نیز تعاملات گسترده موجب افزایش صادرات نفتی و غیر نفتی، درآمدزایی ارزی (مثلا در زمینه کشتیسازی و پالایشگاه سازی) و تامین معادل ارزی یا چند تن طلا به عنوان پشتوانه مهم اقتصاد کشور شد.
دیگر اینکه باید از غربگرایان پرسید آیا خروجی واگذاری انبوه امتیازات نقد در برجام و دیپلماسی کذایی با چشم آبیهای غربی، چیزی جز دو برابر شدن تحریمها، تعطیلی برنامه در حال پیشرفت هستهای، توقف پروژههای بزرگ نیروگاهی و پالایشگاه سازی و عقبانداختن اقتصاد کشور به مدت هشت سال بود تا جایی که اقتصاد ایران در رتبهبندی جهانی شش پله سقوط کرد!؟
مدیران هم میهن بهتر از هرکس میدانند اما کتمان میکنند که دولت متبوع آنها با همان نسخه معیوب دیپلماسی به جایی رسید که زیر 300 هزار بشکه نفت فروخت، خزانه ارزی را جارو کرد و 480 هزار میلیارد کسری به علاوه 1500 هزار میلیارد تومان بدهی به ارث گذاشت اما دولت بعدی توانسته در کنار توسعه صادرات غیر نفتی، رکورد فروش نفت بدون برجام را به رکورد پنج ساله برساند و کسری بودجه را کاهش دهد و بخشی از بدهیها را تسویه کند. اینها تفاوت دو دیپلماسی است.
پایان پیام/ت
منبع: فارس
کلیدواژه: کلاس دیپلماسی روزنامه هم میهن کشورهای آفریقایی میلیارد دلار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۸۷۲۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعطیلی پنجشنبه یا شنبه ؛ توقف در بدیهیات
عصرایران ؛ رضا غبیشاوی - بحث بر سر تعطیلی پنجشنبه یا شنبه ، بحث جدیدی بر سر بدیهیات است تا بدیهی دیگری به جمع بدیهیات قفل شده اضافه شود.
یکی از ویژگی های ایران امروزی، توقف در ایستگاه بدیهیات است و یکی از دلایل موج مهاجرت فعلی هم همین موضوع است.
همه آن چیزهایی که در دنیای مدرن و توسعه یافته امروز در صف مسائل حل شده قرار گرفته اند و دیگر اساسا "مسئله" نیستند اما همچنان در ایران امروزی بر سر آنها بحث و جدل می شود و در نهایت هم معمولا به نتیجه ای نمی رسند.
یکی از دلایل وضعیت کنونی ایران هم همین توقف در مسائل بدیهی است. به همین دلیل موضوعاتی در ایران به مسئله و مشکل، معضل و حتی بحران تبدیل می شوند که نه تنها ساده و بدیهی اند بلکه این وضعیت، برای بسیاری از مردم جهان، باعث شگفتی و غیرقابل باور است.
راه حل ها هم به سادگی در دسترس هستند. کافی است با چشم غیرمسلح نگاه کرد. البته به شرط خواستن و توانستن. بعضی وقت ها حل مسائل ساده هم خود توانایی ویژه ای می طلبد شاید توانایی بیشتر از حل مسائل سخت و پیچیده.
مسائل ساده و معمولی به چالش تبدیل می شوند و بعد از مدتی با اینکه همه راه حل آن را می دانند اما حل نشده به کناری سپرده می شوند. مسائل، حل نمی شوند تلنبار می شوند.
از قیمت بنزین تا لاستیک خودرو و از خودرو تا حجاب و از قیمت دلار تا تورم، همگی موضوعات بدیهی اند که در ایران به چالش تبدیل شده اند.
زمانی در کشور همسایه یعنی عربستان سعودی، رانندگی زنان ممنوع بود و این ممنوعیت (که قانون هم نداشت بلکه به دلیل مخالفت روحانیون تندرو بود) به معضلی در این کشور تبدیل شد. عربستان سعودی تنها کشور جهان بود که زنان حق نداشتند رانندگی کنند و همین داستان، این کشور را در جهان، انگشت نما کرده بود. علاوه بر این، کشورشان را درگیر مسائل مختلف از جمله مسائل امنیتی کرده بود. در نهایت در سال 2019 با صدور حکم پادشاه، رانندگی زنان آزاد اعلام شد و بعد از چند وقت، داستان تمام شد.
جدیدترین موضوع بدیهی در ایران که به چالش تبدیل شده بحث بر سر این است که تعطیلی هفتگی ایران پنجشنبه جمعه باشد یا جمعه شنبه؟
اگر در هر جای جهان و از هر فردی با هوش و معلومات متوسط سوال کنید جواب مشخص می شود. با این حال، این چالش، نشانه هایی از نوع جهان بینی و نگاه به دنیاست و اگر نه سال ها قبل باید تغییر صورت می گرفت و تمام. با این حال اشاره به چند نکته خالی از لطف نیست.
- اگر کشوری به دنبال روابط اداری - اقتصادی عادی ( و نه عالی) با کشورهای همسایه و جهان باشد قطعا تعطیلات هفتگی خود را با تعطیلات هفتگی منطقه و جهان، تطبیق می دهد یا نزدیک می کند. همانطور که برای فوتبال، از مقررات فیفا (فدراسیون جهانی فوتبال مستقر در زوریخ سوئیس) پیروی می کنیم و اندازه زمین، تعداد بازیکنان، مقررات و جزئیات را براساس موارد تصویب شده و اعلامی فیفا اجرا می کنیم در غیراین صورت می توانیم فوتبال را براساس قوانین و مقررات خودمان بازی کنیم اما فیفا عضویت ما را تعلیق می کند و دیگر خبری از مسابقات خارجی و بین المللی نیست. مسابقات داخلی هم مورد تایید فیفا و ای اف سی (فدارسیون فوتبال اسیا مستقر در کوالالامپور مالزی) نخواهد بود. خودمان با خودمان به شکلی که خودمان دوست داریم فوتبال بازی می کنیم.
- همه کشورهای همسایه ایران و منطقه (مثل همه جهان)، تعطیلات هفتگی جمعه شنبه (از جمله عربستان سعودی) یا شنبه یکشنبه (از جمله ترکیه و پاکستان و جمهوری اذربایجان و امارات) دارند. پاکستان جمهوری اسلامی است و اکثریت مردم جمهوری آذربایجان هم شیعه هستند.
دیگر جمهوری اسلامی دنیا یعنی کشور موریتانی (شمال غربی افریقا) هم تعطیلات شنبه یکشنبه دارد. افغانستان هم تا قبل از سرنگونی جمهوری اسلامی، تعطیلات را از پنجشنبه جمعه به جمعه شنبه تغییر داد ولی با بازگشت طالبان (حکومت امارت اسلامی )، تعطیلات به یک روز در هفته (جمعه) کاهش یافت. با این حال همه کشورهای اسلامی جهان به جز ایران و افغانستان، تعطیلات هفتگی شان جمعه شنبه یا شنبه یکشنبه است.
- ایران جزء خیلی معدود کشورهای جهان است که هفته آن، دو روز تعطیلی پایان هفته ندارد و تنها یک روز کاملا تعطیل (جمعه) است. در همه کشورهای جهان (به استثنای 4 یا 5 کشور) هر هفته، دو روز کاملا تعطیل (مثل جمعه) وجود دارد و نه مثل ایران که پنجشنبه ها نیمه تعطیل و جمعه ها کاملا تعطیل است.
همزمان، ایران و افغانستان طالبان، تنها کشورهای جهان هستند که جمعه تنها تعطیلی هفتگی آنها هستند. در بالا نوشتم که در حکومت جمهوری اسلامی افغانستان هم تعطیلات به جمعه شنبه تغییر یافت اما حکومت امارت اسلامی آن را لغو کرد و به تعطیلی جمعه اکتفا شد.
ایران تنها کشور جهان است که در هفته، پنجشنبه (نیمه کاری - نیمه تعطیل) و جمعه (کاملا تعطیل) را دارد.
وضعیت تعطیلات هفتگی ایران در جهان، عجیب و غریب است زیرا تقریبا کل جهان، جمعه شنبه هستند یا شنبه یکشنبه.
در نتیجه برخلاف اعتقاد عمومی، ایران کشور پرتعطیلاتی نیست چرا که کل جهان، هر هفته دو روز تعطیلی کامل / جمعه ای دارند و ایران تنها یک روز تعطیلی.
یادم می آید در دهه 70، وقتی سریال جذاب آلمانی "دِرک" (با آن دوبله محشر) از شبکه یک پخش می شد در انتهای برخی قسمت ها، وقتی کارگاه و معاونش، قاتل را پیدا می کردند و کارشان به پایان می رسید موقع خداحافظی، کارگاه دِرک از دستیارش "هِنری" می پرسید تعطیلات آخر هفته را کجا می روی؟ و هری هم جواب می داد که به فلان جا سفر می کند یا اصلا سفر نمی کند و در خانه می ماند. برای من کم سن آن زمان این سوال به وجود می آمد که اینها در یک روز تعطیلی جمعه چگونه فرصت سفر کردن می یابند تا اینکه بعدها متوجه شدم تعطیلات اروپا، یک روز نیست و 2 روز است آن هم نه جمعه بلکه شنبه و یکشنبه. اصولا برای دو روز تعطیلی برنامه سفر می ریختند.
- جالب اینکه کشورهایی که نسبت به ایران با جهان روابط کمتری دارند (حجم و کیفیت و تنوع) دارند نیز تعطیلات جمعه شنبه یا شنبه یکشنبه دارند. مثل فلسطین، یمن و سوریه. عربستان سعودی هم در چند سال اخیر تعطیلات هفتگی خود را از پنجشنبه جمعه به جمعه شنبه منتقل کرد.
در امارات هم به تازگی تعطیلات از جمعه شنبه به شنبه یکشنبه تبدیل شد و علاوه بر این، جمعه روز نیمه کاری ( کار تا 12 ظهر) اعلام شد. در نتیجه هم اکنون امارات 2.5 روز تعطیل هفتگی دارد.
- آنانی که استدلال می کنند تعطیلی شنبه، تعطیلی یهودیان است پس ایران با اکثریت مسلمان شیعه نباید روز شنبه را مثل یهودیان تعطیل کند بیش از هر چیز، نشانه ای از وضعیت آگاهی خود و نگاهی که به دنیا دارد را نشان می دهند. جالب اینکه دور روز تعطیلی اسرائیل ( با اکثریت جمعیت یهودی) جمعه و شنبه است.
این استدلال همانقدر نادرست و خنده دار است که کسی از خرید دلار به هنگام سفر خارجی خودداری کند چون مخالف آمریکاست.
همانطور که زبان انگلیسی هم اکنون به زبان جهان تبدیل شده و به مانند دیگر زبان ها، دیگر آنچنان محکم و قوی، با کشور انگلیس ارتباط ندارد و نمادی از مردم و کشور انگلیس نیست.
به همین دلیل در اتحادیه اروپا، با اینکه انگلیس دیگر عضو نیست و هیچ کدام از 27 کشور عضو هم زبان انگلیسی، زبان رسمی شان نیست اما همچنان انگلیسی یکی از 24 زبان رسمی این سازمان بین المللی است. در اتحادیه اروپا زبان یا زبان های رسمی همه کشورهای عضو، به صورت خودکار به زبان رسمی سازمان تبدیل می شود.
تعطیلات شنبه یکشنبه یا جمعه شنبه، به قرارداد جهانی تبدیل شده اند و ربطی به سکون یهودیان در شنبه ها و عبادت مسیحیان در یکشنبه ها ندارد. به همان دلیل که براساس قرارداد جهانی، یک ساعت 60 دقیقه است یک کیلوگرم 1000 گرم است، یک بشکه نفت ۱۵۸٫۹۸۷۳ لیتر و هر گالن بنزین هم 3.78 لیتر. فارغ از اینکه این مقیاس ها از اساس چرا و چگونه به وجود آمده اند هم اکنون به شکل قراردادی، تعیین و استفاده جهانی اند.
زمانی هم گوینده خبر صداوسیما، در روز نخست ژانویه (روز اول سال میلادی) اینگونه خبر را شروع کرد : "سال نو مسیحی"
در حالی که هم اکنون تقویم میلادی، دیگر مسیحی نیست و حتی یادآور مسیحیت و عیسی و مریم هم نیست بلکه سال و تقویم جهانی است و افرادی از همه ادیان و مذاهب و حتی بی دین، از این تقویم استفاده می کنند. 8 میلیارد انسان روی زمین با تقویم میلادی زندگی و کار خود را تنظیم می کنند.
نکته اینکه ایران تنها کشور جهان است که از تقویم میلادی در امور اداری خود استفاده نمی کند. همه کشورهای جهان در امور اداری خود از تقویم میلادی استفاده می کنند. عربستان سعودی هم تا قبل از این تنها از هجری قمری استفاده می کرد اما به تازگی میلادی را هم اضافه کردند و هم اکنون نامه ها، دو تاریخ دارند.
تعطیلی شنبه هم ربطی به یهودیت ندارد بلکه توافق منطقه ای و جهانی است.
علاوه بر این، یک یا دو روز تعطیلی در هفته از جمله تعطیلی جمعه، موضوع و پدیده ایی جدید و معاصر است و هیچ ربطی به شریعت و قوانین اسلامی در 1400 سال قبل ندارد. برای چند هزار سال تا همین دوره معاصر، در همه کشورهای جهان اسلامی و غیراسلامی، مردم همه روزهای هفته کار می کردند. همانطور که در قرآن هم با اشاره به روز جمعه، تاکید شده به هنگام شنیدن صدای اذان نماز جمعه، کسب و کار را رها کنید و به سمت نماز بیایید. یعنی روز جمعه از صبح تا ظهر کسب و کار برقرار بوده و بعد از نماز ادامه می یافته است.
8 ساعت کار روزانه، کت و شلوار، موبایل، خودرو، رانندگی، شناسنامه و ثبت عقد و صدور سند عقد برای اثبات عقد، فوتبال، عینک، بورس، قانون، پارلمان، رسانه ، پول، سفته و چک، بانک ،شرکت، کارخانه و باشگاه ورزشی همه اینها پدیده های نو، معاصر و غربی هستند. از همه آنها استفاده می کنیم و بهره می بریم و هیچ کدام هم نشانه غربی بودن یا مسیحی بودن ما نیست.
ضمن اینکه برای آنهایی که دغدغه ارتباط تعطیلی شنبه و یهودیت را دارند باید گفت اسلام تشبه به کفار را منع کرده و نه یهودیان. حضرت موسی پیامبر یکتاپرست و متولد مصر در خاورمیانه است و ربطی به غرب ندارد. چه اشکال دارد روزی را به یاد موسی پیامبر و هم نوا با هموطنان یهودی تعطیل کنیم؟ نکته اینکه ایران بعد از اسرائیل، بزرگترین جامعه یهودیان خاورمیانه را دارد.
- تغییر تعطیلات از پنجشنبه نیمه تعطیل -جمعه به جمعه شنبه یا شنبه یکشنبه، مربوط به کشورهایی است که تلاش می کنند با موانع برای افزایش ارتباطات با کشورهای همسایه و جهان را بردارند و قدرت رقابت پذیری اقتصاد خود را افزایش دهند.
برای کشوری که دغدغه های مشابه ندارد و همچنان درگیر FATF و فیلتر اینترنت و ممنوعیت ورود خودرو و آیفون 14 و 15 است حتی اگر کل هفته هم تعطیل شود مانعی نیست. نفت را می فروشیم و پولش را کم و زیاد باهم خرج می کنیم و تمام.